چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۰۳

نقش عفاف و پاكدامني در انسان

عفاف لازمه عقل و غيرت

تنها دين نيست كه ما را به عفاف و پاكدامني فرا مي خواند، بلكه اين ندا از درون آدمي نشأت مي گيرد، كه دين نيز آن را تأئيد مي نمايد. غيرت، جوان مردي و كرامت نفساني همگي انسان را به عفاف دعوت مي كند، امام علي(ع) مي فرمايد: «العفة اصل الفتوّة»(23) عفت و پاكدامني اصل جوانمردي است.

 

همچنين آن حضرت در روايت ديگري فرمود: «قدر الرجل علي قدر همّته و عفته علي قدر غيرته»(24) ارزش مرد به اندازه همت او، و عفت او به اندازه غيرت وي خواهد بود.

 

آفريدگار هستي قبل از تشريع دين و وضع قوانين، فطرت انسان را به مواهبي عجين ساخته كه زمينه ساز كارآمدي شريعتند، چنان كه از عقل به عنوان حجت باطني تعبير مي گردد و از فطرت به عنوان خميرمايه توحيد. اما نقش عفت در اين ميان چيست؟

 

سرچشمه ادراك عقلاني مطلوب در گستره روايات، حضور عفاف در وجود انسان است. اين خصيصه فطري هرچه در وجود انسان تقويت شود، تكامل نيروي عقلاني قوي تر مي گردد، بدين معنا كه چون انسان به اقتضاي فطرتش عفت مدار و طالب زيبايي و نامأنوس با زشتي و پليدي است. عقل در جداسازي زيبا از زشت و نيك از بد به كمك او مي شتابد و راه را روشن مي سازد. امام علي(ع) مي فرمايد: «اصل العقل العفاف و ثمرتها البرائة من الآثام». اساس عقل عفاف است و ثمره آن دوري از زشتي است. يعني: هر كجا كه قواي عقلاني بر اميال نفساني غلبه كند به واسطه رشد و حضور حركت آفرين اين خصيصه فطري است، افزون بر اين، گوهر وجود آدمي و هويت انساني اش در سايه قوام عفاف آشكار مي گردد، از اين رو رابطه اي معقول و منطقي بين رشد عفاف و عقل وجود دارد، از متون ديني نيز مي توان دريافت كه تعاملي متقابل بين اين دو نيروي باطني برقرار مي باشد، به همين جهت امام علي(ع) مي فرمايد: «من عقل عف»(25) هر آن كس كه عقل دارد، عفاف مي ورزد، زيرا منشأ هر دو صفت، حركت به سوي تعادل و پرهيز از افراط و تفريط است. اين همان مفهومي است كه هم در معناي عفت نهفته است و هم در معناي عقل. در اينجا جهت تشريح مطلب سخني از رسول مكرم اسلام(ص) را كه بيانگر تعامل عقل و عفاف است، ذكر مي نماييم:

 

«وقتي شمعون بن لاوي بن يهودا حواري حضرت عيسي(ع)، از پيامبر اسلام(ص) پرسيد كه: «اخبرني عن العقل ما هو؟ و كيف هو و ما يتشعب منه؟، رسول اكرم(ص) فرمود: انّ العقل عقال من الجهل و النفس مثل اخبث الدواب فان لم تعقل حارث»، عقل همان ريسماني است كه نفس به سبب آن از جهالت و مهلكه رهايي مي يابد و اگر عقل نفس را با اين ريسمان استوار مهار نكند، نفس همانند حيواني سركش به ورطه نابودي مي افتد. حضرت بعد از بيان هويت عقل و رسالت آن فرمود: «فيتشعب من العقل الحلم و من الحلم العلم و من العلم الرشد و من الرشد العفاف و من العفاف الصيانه»(26) در اين عبارت زيبا و متقن، عفاف دست پرورده همه ارزش ها است، اين منافاتي با اين كه اصل عقل عفاف است، ندارد؛ زيرا خميرمايه فطري كه در درون هر انساني وجود دارد، عفت است. اما اين سرمايه قابليت پرورش دارد و تعقل و انديشه و حلم و علم و رشد مايه فزوني آن مي گردد در اين كلام گهربار رسول خدا(ص)، صيانت و حفاظت از ارزشها به عهده عفتي نهاده شد كه در سايه ساير صفات كمال، بارور گرديده است. پس عفاف پيوسته نياز به پرورش و افزايش دارد تا به سبب آن، حراست و صيانت در درون و بيرون، انديشه و عمل، نيت و قول تحقق پذيرد. همچنين در روايتي از امام علي(ع) آمده است كه: «يستدل علي عقل الرجل بالتحلي بالعفة و القناعة»(27)؛ ميزان انديشمندي انسان به ميزان آراستگي او به عفت و قناعت است. يعني باروري ارزشهاي درون انسان در نگرش و باروري انديشه و عقل تأثير دارد. بنابراين اگر حركت بشريت به سوي توسعه و تمدن با آراستگي باطني و عفت و پاكدامني، عقل گريزي در او بيشتر مي گردد. اين حقيقت تلخ را امروزه در تمدن بشري به وضوح در مي يابيم و گزارشها روز به روز حركت جوامع را به سوي جاهليت قهقرايي نشان مي دهد؛ نمونه بارز اين مسئله گسترش چشمگير تجارت سكس در شبكه هاي جهاني اينترنت، بليه روز افزون بيماري ايدز، گسترش مخوف شبكه هاي خريد و فروش انسان در بازارهاي جنسي، اختصاص به جزيره هايي به عنوان بهشت

 

59

جنسي براي ارضاي غرايز افراد سركش و شهوت پرست از سراسر جهان و انتقال انسانهاي مظلوم و فريب خورده به عنوان ابزار تمايلات اين موجودات شوم ديده مي شود.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.